معنی بستن، احاطه کرده، محاصره کردن، نیرومندکردن، اماده , ضربه شدید، اظهارنظر شدیدوتند، حلقه، کمربند بستن کردن، محکم کردن, معنی بستن، احاطه کرده، محاصره کردن، نیرومندکردن، اماده پ ضربه شدید، اظهارنظر شدیدوتند، حلقه، کمربند بستن کردن، محکم کردن, معنی fsتj، اpاzi lcbi، kpاwci lcbj، jdcmkjblcbj، اkاbi , qcfi abdb، ا'iاcj'c abdbmتjb، pgri، lkcfjb fsتj lcbj، kplk lcbj, معنی اصطلاح بستن، احاطه کرده، محاصره کردن، نیرومندکردن، اماده , ضربه شدید، اظهارنظر شدیدوتند، حلقه، کمربند بستن کردن، محکم کردن, معادل بستن، احاطه کرده، محاصره کردن، نیرومندکردن، اماده , ضربه شدید، اظهارنظر شدیدوتند، حلقه، کمربند بستن کردن، محکم کردن, بستن، احاطه کرده، محاصره کردن، نیرومندکردن، اماده , ضربه شدید، اظهارنظر شدیدوتند، حلقه، کمربند بستن کردن، محکم کردن چی میشه؟, بستن، احاطه کرده، محاصره کردن، نیرومندکردن، اماده , ضربه شدید، اظهارنظر شدیدوتند، حلقه، کمربند بستن کردن، محکم کردن یعنی چی؟, بستن، احاطه کرده، محاصره کردن، نیرومندکردن، اماده , ضربه شدید، اظهارنظر شدیدوتند، حلقه، کمربند بستن کردن، محکم کردن synonym, بستن، احاطه کرده، محاصره کردن، نیرومندکردن، اماده , ضربه شدید، اظهارنظر شدیدوتند، حلقه، کمربند بستن کردن، محکم کردن definition,